ماشینهای سنگین صخرههای سخت را میبرند و سنگهای چندین تنی را حمل میکنند. هواپیماهای مدرن میلیونها انسان را هر روز در سراسر دنیا جابجا میکنند. و موشکهای فضایی، انسان را به ستارهها میفرستند. آیا اینها مثالهایی از تکنولوژی مدرن و پیشرفته است؟ و یا این که شواهدی داریم که نشان دهد این دستاوردهای باور نکردنی از هزاران سال پیش در زمین وجود داشتهاند؟ شما ناچار میشوید از خودتان بپرسید که: «آیا ما بخشی از قصه را جا انداختهایم؟» آیا انسان اولیه میتوانسته است دانش را فراتر از حتی زمان کنونی ما فرا گرفته باشد؟ و اگر چنین بوده، این دانش از کجا آمده است؟ ظاهراً مردم در زمانهای دور با موجوداتی غیرزمینی ملاقات کردهاند و آنها تکنولوژی علمی را به انسان بخشیدهاند. جواب این سؤال که «آیا فضاییها در گذشته به اینجا آمدهاند؟» میتواند شدیداً مثبت باشد. میلیونها نفر در جهان بر این باورند که ما در گذشته با موجوداتی فضایی ملاقات داشتهایم. اگر این باور حقیقی باشد چه؟ آیا این «بیگانگان باستانی» در شکل گرفتن تاریخ ما نقش داشتهاند؟ و اگر این طور بوده باشد و رد پاهایی از آنها در مناظری ساده پنهان باشد چه؟ اگر این«شواهد» را بیابیم چه؟
| مترجم: الهام کاشی | تنظیم: حسن موسوی |
در «سقاره» (Saqqara) واقع در مصر، و در ۳۲ کیلومتری جنوب قاهره، هرم پلکانی مأوای فرعون معروف «شاه جوزر» (King Djoser) متعلق به بیش از ۴۰۰۰ سال پیش، قدیمیترین هرم از ۹۷ هرم مصر است. «سقاره» همچنین به قدیمیترین گورستان مصر موسوم به «شهر مردگان» معروف است. در همین نقطه بود که در سال ۱۸۹۱ باستانشناسی فرانسوی، گوری باستانی را گشود که «پادی ایمن» (Pa-di-Imen)، متعلق به سیصد سال قبل از میلاد، در آن مدفون بود. در میان اشیاء مختلف کشف شده، یک مدل کوچک چوبی پیدا شد که به نظر شبیه پرندهای بود که در کنار یک کتیبهی پاپیروسی قرار گرفته بود، و روی آن نوشته شده بود: «میخواهم پرواز کنم».
[ مدل کوچک چوبی در مقبرهی پادی ایمن ]
این مجسمهی چوبی، بعدها به موزهی مصر ارسال شد، جایی که مسئولین موزه آن را در کنار پرندههای مشابه دیگر قرار دادند. این مدل بدون این که مورد توجه قرار گیرد، همان جا باقی ماند. تا این که در سال ۱۹۶۹ دکتر «خلیل مسیحا» (Dr. Kahlil Messiha) متخصص مصرشناس، این مجموعه پرندهها را مورد آزمایش قرار داد و متوجه شد که چیزی بسیار متفاوت در مورد «پرنده سقاره» وجود دارد.
دکتر یوو اپل: این خیلی جالب هست، چون از یک طرف کاملاً باید شبیه پرنده باشد، به خاطر این که دو تا چشم دارد و همین طور منقار معمولی یک پرنده. اما از طرف دیگر، کاملاً واضح است که این بالها، بال یک پرنده نیست.
دکتر الگاند اینبوم: در قسمت میانی در لبهی بال، همان طور که میبینید، بال کمی ضخیمتر است در قسمت بخش بالا برنده، مرتفعترین بخش است و همهی بال، تا انتهای آن کاملاً نازک میشود و بالها رو به پایین میروند. این یک مدل بسیار مدرن «ایروداینامیک» است.
دکتر یوو اپل: نکتهی دیگر این که، پرندهها سُکان ندارند. یک پرنده نیازی به آن ندارد. به خاطر ساختار ایروداینامیک بدنش. بنابر این، این ایده به ذهن رسید که اینها پرنده محسوب نمیشوند، بلکه ماشینهای پرنده و یا هواپیما هستند.
آیا مصریان باستان قادر به پرواز بودهاند؟ در سال ۲۰۰۶ متخصص هوانوردی «سایمن سندرسن» (Simon Sanderson) مدلی از پرندهی «سقاره» را در اندازهای پنج برابر اندازهی اصلی آن ساخت، تا این امکان را به آزمایش گذارد.
سایمن سندرسن: ما با سرعتی ثابت شروع کردیم و به تدریج زاویه حملهی باد را بالا بردیم، و بعد فشاری را که تولید کرد اندازه گرفتیم. به این شکل، ما توانستیم اطلاعاتی دربارهی چگونگی پرواز این وسیله کسب کنیم. در ده درجه، وزن و چهار برابر قدرت پرواز ایجاد کردیم، که در واقع، توانست پرواز کند. این خیلی خوب بود.
دکتر الگاند اینبوم: آزمایش نشان میدهد که «پرنده سقاره» یک گلایدر پیشرفته بوده است. و این طرحی است که ما امروزه از آن استفاده میکنیم.
طی آزمایشات «سندرسن» این مطلب روشن شد که تنها چیزی که مانع پرواز «پرندهی سقاره» میشود، سکان ثابت عقب آن بود که نیاز به ایجاد تعادل داشت. آیا این امکان وجود دارد که «پرنده سقاره» اصلاً واجد این اجزا بوده است؟
دکتر یوو اپل: چیزی که گم شده، شبیه به یک بالابر است. اما اگر شما به ترکیب انتهایی پرنده دقت کنید، به این تفسیر میرسید که چیزی شبیه به یک بالابر در این نقطه متصل بوده که در گذر زمان مفقود شده است.
مدل کامپیوتری ساخته شده نشان داد که «پرنده سقاره» قطعاً مخصوص پرواز بوده است. اما در اینجا مشکل دیگری هم ملاحظه میشود. روش مدرن پرتاب گلایدر نیازمند یک هواپیمای یدککش است که گلایدر را به هوا بکشد و سپس در زمان لازم و ارتفاع معین آن را رها کند. حال، چگونه مصریان باستان میتوانستهاند «پرنده سقاره» را پرتاب کنند؟
دکتر الگاند اینبوم: دانشمندان مصرشناس میگویند چنین پرندهای میتوانسته با پرتابی منجنیقی نیروی محرکه بگیرد، و ما هم تا حدود زیادی با دانشمندان مصرشناس موافق هستیم.
ایدهی پرتاب منجنیقی از روی زمین، همراستایی معاصری دارد. بسیاری از دوستداران گلایدرهای امروزی از «طناب بانجی» (bungee cord) استفاده میکنند که هواپیمای بادیشان را به هوا پرتاب کنند. اما اگر «پرنده سقاره» قادر به پرواز بوده باشد، آیا مصریان باستان از چنین تکنولوژیای بهرهمند بودهاند؟
دکتر الگاند اینبوم: من فکر میکنم مردم در زمانهای باستان با موجوداتی غیرزمینی ملاقات داشتهاند و آنها بودهاند که فرهنگ و تکنولوژی علمی را برای توسعهی زندگی ما بر روی زمین به ما بخشیدهاند، تا از فرهنگ بدوی به فرهنگی پیشرفتهتر دست پیدا کنیم.
دکتر یوو اپل: اگر فرهنگهای باستانی توان تولید ماشینی پرنده را داشتهاند، باید حتماً بسیار پیشرفتهتر از آن چیزی بوده باشند که ما فکر میکنیم. این همهی دیدگاه ما دربارهی جوامع کهن را تغییر میدهد.
فیلیپ کوپنز: این یک حقیقت است که پیشینیان ما باهوشتر از آن اعتبارنامهای بودهاند که کتابهای تاریخی امروز ما به آنها میبخشند.
گراهام هنکاک: شما ناچار به این پرسش از خود خواهید شد که «آیا ما بخشی از تاریخ را جا انداختهایم؟» و صادقانه بگویم، من فکر میکنم که جا انداختهایم. من فکر میکنم که بخشی از تاریخ انسان به فراموشی سپرده شده. ما موجوداتی کم حافظه هستیم. حقیقتاً به یاد نمیآوریم که «چه» و یا «که» هستیم.
رابرت باوال: من هنوز قانع نشدهام که شواهدی وجود دارند که از ایدهی ملاقات فضاییهاپشتیبانی کند. اما دلیلی هم وجود ندارد که این اتفاق نیفتاده باشد. و من فکر میکنم بستن دریچه دیدمان به روی این امکان یک اشتباه است؛ بیشتر به این دلیل که بسیاری غیرمتعارفها وجود دارد که ما قادر به توضیح آنها نیستیم.
یازده هزار کیلومتر دورتر از مصر و در کلمبیا، جنگلهایی انبوه و کوههایی صعبالعبور با شمار بالایی از مکانهای باستانی در دل خود وجود دارد. بسیاری از جویندگان گنج معتقدند که شهر افسانهای طلا «اِل دورادو» (El Dorado) در همین جا در نقطهای آرمیده در زیر سایهبان ضخیم درختان پنهان است. در حالی که این کلانشهر افسانهای هرگز کشف نشده است، در اوایل قرن بیستم دزدان مقبره در جستجوهای خود در اطراف رودخانهی «مَگدالینا» (Magdalena River) به گورستانی ۱۵۰۰ ساله برخورند که متعلق به تمدنی کلمبیایی موسوم به «تولیما» (Tolima) بود. در کنار همهی اشیاء کشف شده در آنجا، صدها مجسمهی کوچک طلا در اندازههای ۵ تا ۸ سانتیمتری نیز پیدا شد.
جورجیو سوکالوس: بسیاری از آنها شبیه ماهی و حشرات هستند، اما به هر حال از آن صدها شئ کشف شده، یک دوجین اشیایی پیدا شد که یک یادآوری باستانی از جتهای جنگندهی امروزی است. آنها شکلی مثلثی دارند، دم بالابرنده دارند، بخش تعادلی و بدنهی هواپیما دارند. و هیچ کدام هیچ شباهتی به هیچ چیزی در طبیعت ندارند.
آیا این اشیاء طلایی میتوانند گواهی بر ملاقات «بیگانگان باستانی» در گذشته باشند؟
دکتر یوو اپل: یکی از این اشیاء نوعی بال کج شده درست شبیه مدل هواپیماهای امروزی را نشان میدهد. و وقتی آن را با چیزی مثل شاتل فضایی مقایسه میکنید، میشود دید که اساس شکل اولیهی بالهای آن بسیار شبیه به شکل بال موشکهای پر سرعت ایروداینامیکی شاتل هستند.
فیلیپ کوپنز: هیچ حشرهای در دنیا وجود ندارد که چنین بالهایی در انتهای بدنش داشته باشد. حالا که شما امکان حشره بودن این اشیاء را حذف میکنید، یادآور چیز دیگری میشود که در واقع به آنچه که شبیه است یک هواپیما است.
در سال ۱۹۹۷ متخصصین هوانوردی آلمان «الگاند اینبوم» و «پیتر بلتینگ» (Peter Belting) با ساخت یک مدل قیاسی از پرندهی طلایی تصمیم به یک اثبات دقیق گرفتند. این مدل کاملاً مجهز به دندههای فرود و موتور محرک بود.
دکتر الگاند اینبوم: ترجیحاً این مدل به سادگی ساخته شد چون نیازی نبود قطعات زیادی به آن اضافه کنیم. همان شکل اصلی بسیار ایدهآل بود. همه چیز از قبل توسط مردم ۲۰۰۰ سال پیش انجام شده بود.
جورجیو سوکالوس: آنها حتی یک اینچ به آن اضافه یا از آن کم نکردند. فقط یک اندازهی کوچک را به اندازهای بزرگ برگرداندند؛ بدون هیچ تغییری. این خیلی هیجانانگیز است که کلمبیاییهای باستان میدانستند ایروداینامیک یعنی چه.
به محض پایان کار، مدل پرندهی کنترل از راه دور به حرکت در آمد، به انتهای مسیر رسید، و پرواز کرد.
فیلیپ کوپنز: وقتی پرواز این وسیله را میبینید، احساس میکنید که به نتیجه رسیدهاید.
دکتر الگاند اینبوم: این یک آزمایش بسیار موفقیتآمیز بود که به ما نشان داد مردم باستان چه بینقص سیستم ایروداینامیک را طراحی کرده بودهاند. چیزی که به شما نشان میدهد این است که باید یک اتفاقی افتاده باشد. مطمئن نیستیم دقیقاً چه اتفاقی، اما میدانیم که قطعاً اتفاقی افتاده است.
فیلیپ کوپنز: این یک حرکت علمی است. این فقط فکر کردن نیست. این آدمها رفتند و مطمئن شدند و ثابت کردند. چیزی که شما و هر کس دیگری هم میتواند ببیند که واقعی است؛ یک حقیقت محض. این شئ کوچک که در موزه قرار داده شده است، میتواند پرواز کند.
جورجیو سوکالوس: پس ما دو مثال از دو نقطهی مختلف جهان (مصر و کلمبیا) داریم؛ و هر دو مثال، ایروداینامیکی هستند و پرواز میکنند. حالا اگر بگویند همهی اینها تصادفی است، باید بگویم که حتی تصادفها هم بعد از این همه تکرار دیگر با عقل جور در میآیند.
دکتر بیل برنز: آیا ممکن است که مردم باستان موجوداتی مثل خدایان کهن یا در واقع فضانوردان دوران باستان را در حال پرواز با هواپیماهای پیشرفتهی خودشان دیده باشند؟
پاسخ به این پرسشها شاید در اسنادی تاریخی یافت شود که مسیرهای پرواز و ماشینهای پرنده و حتی جنگهای هوایی را با جزییاتی دقیق توضیح میدهند.
از بیش از ۵۰ سال پیش «ناسا» فضانوردانی را در راکتهای عظیم به فضا فرستاده است. این روش به سادگی توسط عدهای این گونه بیان میشد که یک نفر در ترقهای بزرگ بنشیند و فیوز آن روشن شود. اما توانایی سفر انسان به فضا، نیازمند سیستم نیروی محرکهای پیشرفتهتر از اینها است. تا کنون چندین روش توسط «ناسا» بررسی شده است.
دکتر رابرت فریزبی: سیستمهای نیروی محرکهی پیشرفتهای وجود دارند که فعالانه توسعه یافته و به وسیلهی «ناسا» و جستجوگران دیگری مورد مطالعه قرار گرفتهاند. یک نمونهی عجیب آن استفاده از یک کمک-پرتاب منجنیقی است. استفاده از تکنولوژی حرکتی مغناطیس شناور در قطارها، برای ساخت سورتمهی مغناطیسی که میتواند راکت را حمل کرده، آن را به سرعت یک ماخ رسانده و سپس راکت را از روی خود پرتاب کند.
در حالی که این سیستم نیروی محرکهی آینده، به نظر خارج از محدودهی تصورات علمی میرسد، نظریهپردازان بیگانگان باستانی بر این باورند که تمدنهای گذشته چنین تکنولوژی پیشرفتهای را در اختیار داشتهاند. آنها به افسانههایی کهن اشاره میکنند که در آن انسانهای فضایی سوار بر اژدها با نفسی آتشین به زمین فرود میآیند؛ و نیز شبه ماشینهایی فلزی که اثباتی بر حضور موجودات فضایی است.
دیوید چیلدرس: از نظر من افسانهها و اسطورهها بر مبنای چیزی حقیقی شکل گرفتهاند. و در حالی که به افسانه تبدیل شدهاند، و در شرح آنها در بسیاری موارد مبالغه شده است، اما هنوز هم در ذهن من هستهی اصلی حقیقت این است که مردم واقعاً در زمان باستان با فضاپیما پرواز میکردهاند؛ درست همان طور که ما امروزه این کار را میکنیم.
اما آیا این سفینههای فضایی برای رسیدن به زمین از همان نوع نیروی محرکهای استفاده میکردهاند که ما امروزه استفاده میکنیم؟ پاسخ شاید در عمق شبه قاره هند یافت شود. هندوستان با بیش از ۱.۱ میلیارد جمعیت در شهرهای مدرن و ساکنان روستاها، که به صدها زبان مختلف تکلم میکنند، و ادیانی متعدد و متفاوت از یکدیگر دارند. هندوستان به عنوان یکی از کهنترین تمدنهای جهان با قدمتی بیش از ۱۱۰۰۰ سال برآورد شده است. همچنین اینجا موطن برخی از قدیمیترین اسناد تکنولوژیهای باستانی است. متن باستانی «سنسکریت» (Sanskrit) که به ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد بازمیگردد، توضیحاتی متنوع اما واضح از جزییات ماشینهای پرندهای به نام «ویمانا» (Vimanas) میدهد.
دکتر الگاند اینبوم: «ویمانا»ها هواپیمایی هستند که با موتور جت کار میکردهاند. این به نظر واقعی میآید، به خاطر توضیحات رفتارهای مربوط به پرواز آنها: «فیلهایی که با ترس فرار میکردند. علفهایی که به خاطر فشار زیاد پشت ویماناها به شدت تکان میخوردند»، پس ما میتوانیم بگوییم که این شرحی از یک سفینهی فضایی است.
با این که اغلب باستانشناسان بر این باورند که متون توضیح «ویمانا» اسطورهای هستند، اما بسیاری از اسناد حاوی نقل قولهایی هستند که به نظر میرسد توضیحی دربارهی ماشینآلات و تکنولوژی است.
دیوید چیلدرس: «ویمانیکا شاسترا» (Vymaanika-Shaastra) به مبحث فلزاتی که در هواپیما استفاده شده است میپردازد. دربارهی الکتریسیته و منبع انرژی صحبت میکند. دربارهی خلبانها و لباسهایی که باید میپوشیدهاند میگوید. دربارهی غذاهایی که میخوردهاند میگوید. حتی دربارهی سلاحهایی که در این فضاپیماها نگهداری میشده است میگوید.
دکتر الگاند اینبوم: راهنمای پرواز ویماناها بسیار شبیه به راهنمای پروازی است که شما در پروازهای مدرن مسافربری و تجاری امروزی مشاهده میکنید. حتی وقتی وارد یک هواپیمای جت ارتشی هم میشوید میبینید که آنها هم راهنمای پرواز دارند، زیرا برای یک خلبان ضروری است تا دربارهی هواپیمایی که قرار است با آن پرواز کند اطلاعاتی داشته باشد.
مایکل کریمو: ما همچنین دریافتیم که این «ویمانا»ها میتوانستهاند با ذهن هدایت شوند. و این تکنولوژی است که ارتشهای مدرن امروز جهان در آغاز توسعهی آن هستند.
دکتر استیون گریر: حتی امروزه با وجود پیشرفتی که ما فکر میکنیم واجد آن هستیم، هنوز هم تقریباً هر ظهوری از تمدن موجودات فضایی به نظر ما جادویی میرسد؛ وقتی به مرحلهی تکنولوژی سیستم الکترومغناطیسی میرسد که رودررو با فکری منسجم و منظم قرار میگیرد. و اینجاست که مردم به جایی میرسند که بگویند: «من جا ماندم، دیگر نمیفهمم». اما من به آنها میگویم همین طور است، ولی وقتی میخواهید دربارهی یک تمدن بین منظومهای صحبت کنید، ناچارید که مرزهای خود را کمی بازتر کنید.
«ویمانیکا شاسترا» یا «دانش هوانوردی» میگوید که «ویمانا»ها از سیستم نیروی محرکهای استفاده میکردهاند که بر اساس ترکیبی از ژیروسکوپ، الکتریسیته و جیوه کار میکرده است. آیا این ممکن است؟
دیوید چیلدرس: جیوه یک مادهی غیرعادی است. جیوه یک فلز است و در عین حال مایع بوده و هادی الکتریسیته هم هست. کارهای غیرمعمولی هست که شما میتوانید با جیوه انجام بدهید. میتوانید آن را در دستگاه ژیروسکوپ در بستهای بگذارید در حالی که جیوهی چرخان در آن را تحت شوک الکتریکی قرار میدهید. مطالعات متعددی در این باره توسط «ناسا» و دانشمندان دیگر به انجام رسیده است، و آنها دریافتهاند که میتوان خاصیت «شناور شدن» یا خاصیتهایی مثل «ضد جاذبه» و نور چرخان درخشان را نیز از آن به دست آورد.
«ویمانیکا شاسترا» میگوید «ویمانا»ها برق خود را از چندین ژیروسکوپ در جعبهای سیل شده حاوی جیوه مایع کسب میکردهاند.
دکتر رابرت فریزبی: ژیروسکوپ میتواند کارهای عجیبی انجام بدهد، حتی غلبه بر جاذبه. و دلیل این اتفاق استفاده از چیزی است که به آن «حرکت دورانی» یا «جنبش زاویهدار» میگوییم. این نیرو مایل است یک جهت معین را روی محور چرخان میلهی مرکزی حفظ کند. اگر به میلهی مرکزی فشار بیاورید، مایل است به مسیر مستقیم خودش برگردد، به جهت اولیهاش. میخواهد که همان زاویهی جنبش آنی را حفظ کند. ژیروسکوپ در همه جا مورد استفاده است. در هواپیماها، در فضاپیماها و در زیردریاییها. این وسیله به آنها کمک میکند تا وضعیت خود را بر اساس نقطهی مبداء تعیین کنند. همچنین از آن برای یافتن اندازهی «سرعت سیر» و یا حتی جهتیابی وسیلهی نقلیهی فضایی هم استفاده میشود.
یکی از متون کتاب دربارهی چرخش جیوه و ایجاد نوعی باد یا اسب بادی صحبت میکند. این میتواند همان چیزی باشد که ما به آن «انرژی ذخیره چرخ پرواز» میگوییم؛ که در آن یک صفحهی چرخان دارید که به آهستگی از آن انرژی استخراج میکنید. این میتواند جیوه باشد که میتواند پروانهی کشتی یا هواپیما یا سیستم چرخ پروانهای را به راه بیندازد، که در «هاورکرافت» هم همان را داریم. جیوه در این زمینه بسیار مناسب است، زیرا از چگالی بالایی برخوردار است و میتوان اندازهی کمی از آن را برای برق دستگاه استفاده کرد؛ که این همیشه برای ساخت هواپیما مناسب است.
سیستم «انرژی ذخیره چرخ پرواز» اما به سرعت انرژی مصرف میکند. در زمان جهتیابی در فضا، اندازهی آن باید حتماً بسیار بزرگ باشد.
دکتر رابرت فریزبی: این سیستم برای استفاده در کمپانیهای برق، جهت همترازی مناسب است. انرژی را در زمانی که به آن نیاز ندارند ذخیره میکنند و زمانی که به آن نیاز دارند از آن استفاده میکنند. اما این تجهیزات روی زمین قرار دارند. برای در اختیار داشتن چیزی سبک وزن به اندازهای که قادر به پرواز باشد، هنوز روشن نیست که دقیقاً چه ابزار عملی مناسب است. حال، شاید گروهی میخواهند چیزی را توضیح دهند که به نظرشان به نوعی شبیه به همین است، اما شاید جیوه نباشد. شاید یک نوع فلز مایع دیگر بوده است.
دکتر الگاند اینبوم: حلقهی مولدی جیوه احتمالاً در ترجمه و تفسیر درست از آب در نیاید، چرا که حرکت گردابی خیلی مناسب موتور جت نیست.
دکتر استیون گریر: موضوع چگونگی سفر با سرعت نور در این تمدنها یک سؤال اساسی است. یک موضوع علمی از مسایلی که برای هزاران سال مورد مطالعه بوده و در «وداها» (Vadas) (کتاب مقدس هند باستان) وجود دارد. در روش آموزش «ودا» و یا سایر آموزشهای باستانی دیگر وجود دارد.
اما اگر «ویمانا» وجود داشته است، آیا میتواند ثابت کند که حمل و نقل شبکهی جهانی در هزاران سال قبل و پیش از «کلمبوس» (Columbus) وجود داشته است؟ پاسخ این سؤال ممکن است در قله کوههایی در اطراف «مکزیکو سیتی» (Mexico City) یافت شود.
در قرن ۲۱ روش حمل و نقل و ارتباطات به شیوهی مدرن، جهان را به گونهای به هم متصل کرده است که هرگز پیش از این نبوده است. تولیدات یا ایدههای نو بدون در نظر گرفتن این که در کجا تولید شدهاند، حتی در دوردستترین کشورهای دنیا هم پراکنده میشوند. یک قطعه موسیقی «هیپ هاپ» تولید شده در «بروکلین» ممکن است در «توکیو» سروصدا کند، پیش از این که حتی در «منهتن» شنیده شده باشد. این جابجایی ارتباطات فرهنگی در سراسر دنیا اتفاق میافتند، اما آیا این یک اتفاق تازه است؟
اکثر باستانشناسان بر این باور هستند که تمدنهای کهن، مثل آن دسته که در جزایر پسیفیک، آسیا و جنوب آمریکا کشف شدهاند، مستقل از یکدیگر رشد و توسعه یافتند. اما تئوریسینهای «بیگانگان باستانی» معتقد هستند که شباهتهای سبک معماری و باورهای مشابهی که در این فرهنگها یافت شده، نشان میدهد که شاید یک راه ارتباطی داد و ستدی آنها را به یکدیگر متصل میکرده است.
دیوید چیلدرس: درست به همان شکل که ما در همهی نقاط دنیا فرودگاه داریم، در زمان باستان نیز با وجود «ویمانا»ها میتوانسته آشیانه برای هواپیماها و فرودگاه برای به زمین نشستنشان وجود داشته باشد. و آن فرودگاهها میتوانستهاند در مکانهایی استراتژیک در سراسر جهان پراکنده بوده باشند. و این دقیقاً همان چیزی است که ما در نقاط دور افتاده میتوانیم ببینیم.
آیا مجموعه خطوط سطح زمین در صحرای «نازکا» (Nazca) در «پرو» یا فلات اسرار آمیز بالای درهی «اوهاکا» (Oaxaca) درمکزیکو، میتوانند نشانهای از سیستم راههای حمل و نقل هوایی باشند؟
دیوید چیلدرس: یکی از غیر معمولترین سازههای معماری در مکزیکو مکانی است به نام «مانتی آلبان» (Monte Albán). در اینجا کوههایی وجود دارد که قلهی آنها کاملاً بریده شده و سطحی کاملاً صاف و مسطح دارند. همچنین شهری سنگی در آنجا وجود دارد که که بسیار قدیمی است. این مجموعه احتمالاً میتوانسته نوعی فرودگاه «ویمانا» بوده باشد.
دکتر الگاند اینبوم: «ویمانا»ها میتوانند حقلهی گمشده در یک فرهنگ باشند، زیرا زمان کوتاهی برای پرواز از یک سوی جهان به سوی دیگر داشتهاند.
افسانههای سفرهای هوایی همچنین در آفریقای باستان و نیز در خاورمیانه یافت شده است. بر اساس «کِبرا ناگاست» (The Kebra Nagast) کتاب مقدس حبشیها (اتیوپین Ethiopians) که در زمانی بین قرون دوم و پنجم پس از میلاد نوشته شده است، ملکه «شیبا» (سبا) (Sheba) قالی پرندهای از «سلیمان» پادشاه اسراییل به عنوان هدیه دریافت کرده است.
جورجیو سوکالوس: «کِبرا ناگاست» یکی از مهمترین متون مقدسی است که تا به حال دربارهی آن نشنیدهاید. «کِبرا ناگاست» یعنی «کتاب شاهان»، که مقدسترین کتاب حبشیها است. در این کتاب، دربارهی «شاه سلیمان» توضیح داده شده که به نوعی ماشین پرنده دسترسی داشته است، و «قالی پرنده» در این نقطه از زمین استفادهای وافر داشته است. سؤال من این است که: آیا این واقعاً این یک قالی پرنده بوده است؟ یا این که تعبیری از نوعی ماشین پرنده است؟
دیوید چیلدرس: در کتاب «ارابه خدایان»، «اریک ون دانیکن» دربارهی آن گفته است قالیچههای جادویی پرنده در قصههای شب عربی روایاتی از «شاه سلیمان» در خاورمیانه وجود دارد که او مالک کشتیهای پرندهای بوده است که با آنها به نقاط مختلفی در خاورمیانه پرواز میکرده است، کوههایی معین که معروف به کوههای سلیمان هستند. اینها میتوانند فرودگاههایی دقیق برای «ویمانا»ها بوده باشند.
«نیکلاس رورک» (Nicholas Rourke) جستجوگر مشهور آمریکایی روسیتبار که در سال ۱۹۲۰ سراسر آسیای مرکزی و تبت را زیر پا گذاشت، اعلام کرد که داستانهایی از «شاه سلیمان» در میان تبتیها نیز رواج دارد که با ماشین پرندهی خود به تبت میرفته است.
«کبرا ناگاست» همچنین شرح میدهد که چگونه «شاه سلیمان» از هواپیماهای خود برای تهیه نقشهی جهان استفاده میکرده است. اما آیا همهی اینها میتوانند به نقشههای باستانی که برخی به موجودات فضایی نسبت میدهند مربوط باشد؟
گراهام هنکاک: بعضی از این نقشهها دنیا را به شکلی نشان میدهند که امروز آن گونه نیست، بلکه به گونهای است که در پیش از آخرین عصر یخبندان بوده است، و توضیح این امر بسیار دشوار است. هر کسی دربارهی نقشه جهان «پیری رییس» (Piri Reis) شنیده است، اما شاید همه دربارهی نقشهی «اورنتیس فینی» (Orontius Finnaeus) یا نقشهی «مرکاتور» (Mercator) نشنیده باشند، که در آن «آنتارکتیکا» (قطب جنوب) را با جزئیات دقیق در صدها سال پیش از این که حتی کشف شده باشد، توصیف کرده است.
یکی از مهمترین داستانهای مرجع هواپیماهای باستانی در جایی غیرمنتظره کشف شد؛ در «انجیل». در سورهی «حزقیل» (Ezekiel) این پیامبر ارابهای را شرح میدهد که چرخهایی در درون هم داشته و از فرشتهها انرژی میگرفته است. با این که انجیلشناسان معتقدند که «حزقیل» به شکلی سمبلیک دربارهی وحشتزده کردن دشمنانی که قصد اسراییل کرده بودند صحبت میکند، اما آیا این میتواند مثالی دیگر از ملاقات فضاییها و اثباتی باشد بر وجود هواپیماهای باستانی؟
دکتر جاناتان یانگ: در داستان تخت پرندهی «حزقیل» این وسیلهی پرنده به نظر هیچ مفهومی از نیروی محرکه در خود ندارد و اگر ما به لغت «فرشته» که معرف «انرژی الهی» است توجه کنیم، به نظر میرسد که بیشتر یک فضاپیما باشد، چون در آن همانند فرشتههایی در حال حرکت هستند، این به نظر توضیح «شعله» میرسد، شبیه نیروی محرکه است. برخی از اینها شبیه چرخ هستند، که به نظر بشقابهای پرنده میرسند.
جورجیو سوکالوس: پیشینیان ما احمق نبودهاند. «حزقیل» چیزی دیده و در نظر او به قدری هراسآور بوده که وادارش کرده به زانو بیفتد. سپس جدای از شکوه «خدا»، موجوداتی در لباسهایی درخشان که به فلز میماند، جلو میآیند و به حزقیل میگویند: «بسیار خُب دوست عزیز، ما تو را به اینجا رساندیم. حالا میخواهیم این ساختمان یا این بنا را اندازه بگیری.» و «حزقیل» میپرسد: «چرا باید چنین کاری کنم؟» موجود به او میگوید که: «اصلاً ما به این دلیل تو را به اینجا آوردیم.» و بعد از این، شما ۴۰ صفحه در بخش دوم سورهی «حزقیل» دارید که اندازهگیری در پی اندازهگیری از این ساختمان عظیم است که بارگاه خدا بر آن فرود آمده است.
ادامه دارد…
این مقاله در ۳ قسمت تهیه شده است: | قسمت اول | قسمت دوم | قسمت سوم |