کتاب اسرار بشقابهای پرنده بازگردان کاملی است از کتاب جنجالی و پرفروش ۱۹۸۹ آمریکا به نام Communion (مشارکت) نوشته وایتلی استریبر.
Communion: A True Story
By: Whitley Strieber
پیشگفتار مترجم
کتابی را که پیش رو دارید شرح حوادثی است که میتوان آنها را «حیرتانگیزترین برخوردی که یک انسان داشت» توصیف نمود.
سالها پس از به ابتذال و مسخره کشیدن امکان وجود اشیاء پرنده ناشناخته (یو اف او) و یا به اصطلاح عامه «بشقابهای پرنده» نویسندهای مشهور و توانا در آمریکا با شهامت به توصیف تجربیات خود در آن زمینه میپردازد و شکی نیست که تا چه اندازه مورد تمسخر قرار میگیرد.
لذا معمولاً جامعه از افراد تحصیل کرده این انتظار را دارد که مسایلی از این قبیل را شایعهپرانی و خرافات بدانند و با قاطعیت آنها را مردود بشناسند. اما چرا من خود را درگیر این ماجرا مینمایم خود علتی جداگانه دارد که به سالهای ۱۹۸۶ به بعد بازمیگردد.
ماجرا از آنجا آغاز شد که روزی جوانی به نزدم آمد و با هیجان زایدالوصف از حضور بشقابهای پرنده در محوطه پارک جنگلی عباسآباد در تهران خبر داد. او اصرار داشت که در ساعات اولیه صبح آن روز چند بشقاب پرنده در آنجا دیده و نام شهود دیگری هم برای اثبات مدعای خود میبرد.
به یاد دارم که با سؤالاتی آمیخته به تمسخر و ناباوری او را آزردم و بعد قاطعانه اعلام کردم که مقولهی بشقابهای پرنده ساخته و پرداختهی آمریکاییها بعد از جنگ دوم جهانی (و مخصوصاً دهه پنجاه میلادی) است و کذب این شایعات برای همگان روشن است.
این جوان آن روز رفت و فردا دوباره با حالت هیستریک بازگشت و ادعای خود را با این جمله که «امروز صبح هم دوباره آنها آمدند» تکرار کرد. برای دستبسر کردن او سؤال کردم که چرا سعی نمیکند از آنها عکس بگیرد و بدین وسیله صحت ادعای خود را ثابت کند؟ او اظهار داشت که چنین قصدی نیز دارد، البته اگر بشقابهای پرنده دوباره به پارک جنگلی عباسآباد بیایند!
البته حدس میزدم که احتمال این رویداد بسیار ناچیز و حتی برابر با صفر است. زیرا هرگز نشنیده بودم که سه روز متوالی بشقابهای پرنده در یک محل آمد و شد داشته باشند.
در زمان تحصیلم در آمریکا خوانده بودم که دو روز متوالی بشقابپرندهای به حوالی نقاط مهمی مانند نیروگاههای اتمی و یا مراکز رادیوتلسکوپهای عظیم بیایند ولی در تپههای عباسآباد تهران چه چیز مهمی میتوانست وجود داشته باشد که نظر آنها را (البته اگر حقیقت داشتند) بخود جلب کند؟
به ندرت حوادث به میل ما انسانها رقم میخورد، اما این جوان روز بعد با دو حلقه فیلم نزد من آمد و در حالی که به وضوح از شدت هیجان کنترل فکری و روحی خود را از دست داده بود اعلام کرد که «آنها دوباره آمدند و من و دوستم دو حلقه فیلم از آنها گرفتیم!».
چه میتوانستم بکنم جز این که در دل به گفتههای او پوزخند بزنم و با قول همکاری او را به منزلش بفرستم. حتی بعدها وقتی که عکسهای چاپ شده را دیدم و با وجود شواهد و دلایل حیرتانگیزی که در آنها وجود داشت اصالت عکسها را باور نکردم.
اما آنچه برای من عجیب بود تغییر شگرف روحیه و شخصیت این جوان بود که به مرور به حد خطرناکی رسید. او مرتب شبها به پارک جنگلی میرفت و تا صبح در نقطهای بلند مینشست و سعی میکرد خود را به خلسهی عمیقی فرو برد، زیرا میخواست به هر نحو شده با قدرت فکر و تمرکز اراده با یوافاوها تماس برقرار کند!.
او چنان دچار هذیان و مالیخولیا شده بود که تصور میکرد میتواند با کمک بشقابپرندهها به سرزمین آرزوهایش (لوسآنجلس در آمریکا) برود!، و من هم با تمسخر میگفتم البته این ارزانترین، بیدردسرترین و شاید سریعترین وسیله است که میتوان به لوسآنجلس رفت.
سخن کوتاه، که این جوان مدتها بعد به فردی بیمار روحی غیرقابل اعتماد، تندخو و چند شخصیته (شیزوفرن) تبدیل شد.
برای من که ناظر این تحولات روحی بودم یک سؤال مهم مطرح بود که اگر او واقعاً تعمداً و از روی بازیگوشی تمام این حوادث را ساخته و پرداخته چطور ممکن است خود به این شدت تحت تأثیر قرار گرفته باشد؟
یکی دو سال بعد از این حوادث بر سبیل اتفاق در پارک جنگلی به باغبانان شاغل برخورد نموده و ضمن صحبت از آنها سؤال کردم که آیا آنها هم بشقابهای پرنده در آسمان پارک دیدهاند؟
با کمال تعجب یکی از آنها نه تنها جواب مثبت داد بلکه به دقت به توصیف «آن سه روز که آنها آمدند» پرداخت. جوابهای او بسیار قانع کننده بود و او حداقل ده نفر از همکاران و مهندسین شهرداری را با نام به من معرفی کرد که از این واقعه اطلاع دارند.
تماسهای بیشتر با این افراد شهود جدیدی را به من شناساند. حداقل یکصد نفر و یا بیشتر در آن روزهای پاییزی یوافاوها را دیده بودند. با بررسی محل و مطابقت آنچه از درخت و ساختمان و دکل مخابرات (قرارگاه سابق پلیس) وجود داشت با آنچه در عکسها دیده میشد روزبهروز از شک و بدبینیام کاسته شد.
دیگر احتمال یک حقهی عکاسی که جوان شانزده سالهی ساده لوحی مجری آن میتوانسته باشد برایم بسیار ضعیف شده بود. این جوان به هیچ وجه قادر به انجام چنین حقههایی نبود و از دست رفتن تدریجی تعادل روانی او دلیلی دیگر بود بر این مدعا.
ولی هنوز هم حاضر نبودم خود را متعهد به اصالت این عکسها بدانم. بدین دلیل با نامهنگاریهای فراوان توانستم در انگلستان لابراتوار مرکزی کداک را متقاعد کنم که نگاتیوها را مورد تحقیق و بررسی دقیق علمی قرار دهند.
در این رابطه آقای گوردن کرایتون (Gordon Creighton) سردبیر و صاحب امتیاز مجلهی معتبر و بینالمللی اخبار بشقابهای پرنده (Flying Saucer Review) به من کمک فراوانی نمود.
آقای کرایتون خود چنان از دیدن چند نمونه از این عکسها به هیجان آمده بود که در نامهای (سپتامبر ۱۹۹۰) برایم نوشت «اگر اصالت این عکسها تأیید شوند، قطعاً حیرتانگیزترین، استثناییترین و واضحترین عکسهایی هستند که تا به حال از یوافاوها گرفته شده».
کارشناس ارشد لابراتوار کداک آقای دکتر بویس (Dr. Michael-Bevis) مطالعه نگاتیوها را تقبل کرد. نتیجه مطالعات حیرت زایدالوصف و سردرگمی مطلق آنها بود. زیرا برای اولین بار اصل نگاتیو عکسهایی را میدیدند که به هیچ وجه قادر به رد اصالت آنها و یا امکان مطرح ساختن نوعی حقه عکاسی نبودند. اصالت عکسها تضمین شده و در شماره سپتامبر مجله FSR چند قطعه از آنها چاپ خواهند شد.
همان طوری که عنوان کردم در این احوال کتابی به دستم رسید که جزو پرفروشترین و جنجالبرانگیزترین کتب سال ۱۹۸۹ آمریکا معرفی شده. طرز بیان و توصیف موشکافانه و استادانهی نویسنده واقعاً درخور توجه است.
او در این کتاب شرح حوادثی است که برای او اتفاق افتاده به تمام مسایل و امکانات دیگر در این رابطه اشاره میکند. نوشتههای وایتلی استریبر واقعاً افشاگرانه است و به سؤالات بسیاری که در ذهن خوانندگان وجود دارد جواب میدهد.
همانطوری که وایتلی استریبر هم اشاره میکند، اجسام پرنده ناشناخته هرچه هستند خارج از جهان سهبعدی ما قرار دارند (گرچه او امکانات دیگری را هم مطرح میکند) و خصوصیات پروازی آنها دلیلی بسیار خوب بر این مدعا است.
شاید آلبرت اینشتین هنگامی که بعد چهارم یا بعد زمان را به جهانیان معرفی نمود (گرچه قبل از او دیگران هم به این احتمال اشاراتی داشتهاند)، او شاید یکی از بزرگترین اسرار خلقت را که خداوند متعال به ابناء بشر اجازهی کشف آن را داده است معرفی نموده باشد.
خداوند در کتب مقدسه و آسمانی بارها به موارد حیرتانگیزی اشاره میکند، ولی ما چون قادر به درک مفاهیم این اشارات و واقعیات نیستیم، ترجیح میدهیم یا دربارهی آنها صحبتی نکنیم و یا آنها را مردود بدانیم و فقط جنبهی سمبولیک آنها را در نظر بگیریم.
بارها در تورات مقدس دربارهی ظهور فرشتههای خدا، جبرئیل و میکائیل در کنار آدمیان و بشارت تولد و نجات اشاره شده که از آن جمله ظهور سه فرشتهی آسمانی در کنار حضرت ابراهیم و بشارت تولد اسحاق و اعلام قصد نابودی مراکز فساد و فحشاء، شهرهای سدوم و عموره است (سفر پیدایش باب شانزدهم و هجدهم در تورات مقدس).
ظهور فرشته خدا و بشارت تولد سامسون (یکی از داوران و منجیان قوم اسرائیل) به ما نوح پدر او، اعلام مژده نجات قوم از اسارت به جدعون که ناباورانه تقاضای انجام معجزاتی هم برای اثبات فیزیکی اصالت پیام خداوند میکند (سفر داوران باب ششم از تورات مقدس)، جزئی از این اتفاقات حیرتانگیز است.
در کتاب دوم پادشاهان میخوانیم که چطور ایلیای نبی در گردباد توسط «ارابه آتشین» از کنار شاگرد خود الیشع نبی ربوده و در جسم به آسمانها برده شد.
حزقیال نبی در کتاب خود بارها توصیف دقیقی از موجودات آسمانی و سفینههای آنها میدهد و شرح میدهد که چگونه از میان قوم در بند اسارت از بابل ربوده و به شهر مقدس (اورشلیم) برده شد و چه حقایق حیرتانگیزی برای او فاش گردید.
به همین گونه دانیال نبی و اشعیای نبی درباره ملاقات خود با موجودات آسمانی و الهی سخن میگویند.
در انجیل لوقا باب اول درباره تولد عیسی مسیح میخوانیم، حقایقی که مورد تأیید قرآن کریم نیز میباشند… «فرشته بدو گفت ای مریم ترسان مباش زیرا که نزد خدا نعمت یافتهای و اینک حامله شده پسری خواهی زایید و او را عیسی خواهی نامید… روحالقدس بر تو خواهد آمد و قوت حضرت اعلی بر تو سایه خواهد افکند.»
در قرآن کریم میخوانیم که عیسی در گهواره زبان به صحبت کردن میگشاید و در طفولیت از گل رس مجسمه پرندگان ساخته و با دمیدن نفس مبارک خود به آنها حیات میبخشد.
زندگی، معجزات و شفاهای عیسی مسیح و صعود او به آسمانها مورد تأیید سایر ادیان الهی نیز هست. عیسی مسیح که بود؟ یک انسان معمولی؟ آیا تمام این حقایق و شواهد ساخته و پرداخته ذهن خیالپرداز بشری است؟
اگر چنین فکر میکنید به صراحت میگویم که سخت در اشتباهید. نه هر چه مورد تأیید علم نیست و در لوله آزمایشگاه دیده نمیشود وجود خارجی ندارد زیرا هزاران دلیل و شاهد برای رد این مدعا وجود دارد که لازم به تکرار آنها نیست.
اگر مطالعهی کتاب اسرار بشقابهای پرنده بتواند شما خواننده عزیز را به تفکر مجدد وادارد و اگر از خلال بحثها و گفتهها نور مکاشفه خدای حقیقی و واقعی بر شما بتابد و قلب و ذهن شما را روشن سازد و اگر عکسهای چاپ شده قدری از شک و تردید شما را در این باره از بین ببرد، آن وقت من قطعاً اجر زحمات خود را در ترجمهی این کتاب یافتهام و شما هم مانند من در برابر عظمت خالق و خلقت او به سجدهای ابدی خواهید افتاد.
پاییز ۱۳۶۹ دکتر داریوش ادیب
مشخصات کتاب اسرار بشقابهای پرنده
نام کتاب: اسرار بشقابهای پرنده
نویسنده: وایتلی استریبر
ترجمه: دکتر داریوش ادیب
زبان کتاب: فارسی
فرمت: PDF
تعداد صفحات: ۳۵۸ صفحه
حجم فایل: ۵.۵ مگابایت
بیشتر بخوانید: اسرار کائنات | دنیای معماها | مثلث برمودا