اما هر چه دانشمندان بازتر، پذیرای احتمال این میشوند که حیات هوشمند در جای دیگری در جهان وجود دارد، باور این که موجودات بیگانه به بازدید ما میآیند بیشتر قابل قبول میشود. چه بازتابی خواهد داشت اگر امروز موجودات فرازمینی واقعاً به زمین بیایند و خود را به ما معرفی کنند؟ تعداد بیشمار کتابها و فیلمهای علمیتخیلی تلاش دارند نشان دهند که بیگانگان یا برای هشدار و یا برای نابودی ما خواهند آمد.
دکتر بیل برنز: از دهه ۱۹۶۰ مردم در این فکر هستند که، خُب، ما چه کنیم؟ اگر که بیگانگان بیایند، آیا ما با روزی مثل سناریوی فیلم «روزی که زمین آرام گرفت» (Day The Earth Stood Still) مواجه خواهیم شد؟ آیا به ما هشدار میدهند که سیارهی ما در حال مواجهه با یک مصیبت است؟ آیا به ما حمله میکنند، همان طور که مریخیها در فیلم «جنگ دنیاها» (War of the Worlds) کردند؟ پاسخ به این مطلب پیچیدهتر از چیزی هست که به نظر میرسد. این طور نیست که کسی فرود بیاید و بگوید: «مرا ببر پیش فرماندهات».
جورجیو سوکالوس: موضوع اصلی که همه در آن توافق دارند، این است که موجودات فرازمینی فردا نمایان بشوند و متخاصم باشند و بخواهند ما را به بردگی بگیرند و با ما بجنگند و نابودمان کنند و چنین مطالب دیوانهکنندهای. از نظر من، این نمیتواند واقع شود، چون هر تمدنی که توانمندی سفر بینستارهای را داشته باشد، نسبت به جامعهای با پیشرفت کمتر و با تکنولوژی ضعیفتر بخشندهتر است.
دکتر پائول دیویس: یک آمار ساده نشان میدهد که اگر ما تماسی با تمدن موجودات فرازمینی داشته باشیم، یعنی بچههای جدید میدان خواهیم بود. وقتی صحبت از هوشمندی باشد، ما خواهیم بود که در آخر صف خواهیم ایستاد. بنا بر این، آنها هستند که چیزهایی به ما خواهند آموخت. ما توانایی این را نداریم که چیزی به آنها بدهیم.
جف پکمن: در صورتی که ما بتوانیم این موضوع را بپذیریم که همسایگانی در کهکشان داریم که به دیدار ما میآیند، بهرهوریهای زیادی وجود خواهد داشت. گزارشهایی از کمکهای پزشکی موجود است که مفید حال چندین نفر قرار گرفته که مورد تماس واقع شدهاند. انرژی پیشرفته و تکنولوژی هم هست. گزارشهایی به همان شکل دربارهی مهندسی معکوس وجود دارد که قبلاً مورد استفادهی ادوات ارتش قرار گرفته است. تکنولوژی ارتباطات هم هست. بنا بر این هر بخش از زندگی ما میتواند مورد بهرهمندی قرار بگیرد. با توجه به این که کسانی آن بیرون هستند که اطلاعات و دانشی دارند که میتوانند با ما تقسیم کنند و ما را هم بهرهمند کنند.
دکتر آلبرت هریسون: اینگونه خواهد بود که چطور این کشف اتفاق بیفتد. اگر در واقع یک پوشش دور رادیویی باشد ممکن است یک چیز را بپذیریم. اگر در واقع نوعی از ملاقات در کار باشد که در بهرهمندی از «یو.اف.او»ها باشد، ممکن است بحث را کلاً عوض کند. اما در کل، من فکر میکنم مردم بیشتر آماده هستند؛ یا بهتر بگویم، آمادهی «تماس» هستند؟
بسیاری از آنها که معتقدند تماس با موجودات فرازمینی اجتنابناپذیر است، معتقدند که دولتها باید خودشان را آماده کنند. این زمینهای از مطالعه به نام «فوق سیاست» (Exopolitics) است.
نیک پوپ: «فوق سیاست»، درگیری با این سؤال است که: برخورد ما در چنین شرایطی باید در سطح اجتماعی خود چگونه باشد؟ نه لزوماً در سطح دولتی آن، ولی در واقع به صورت فردی، چطور میتوانیم به آنها دست دوستی بدهیم؟
دکتر استیون گریر: «فوق سیاست» واقعاً یک حرکت ریشهای است برای مردمی که دربارهی این موضوع حساس هستند و میخواهند دربارهی «یو.اف.او»ها بیپرده باشند و همین طور میخواهند به سازماندهی مردم در سطح منطقهی خودشان کمک کنند تا اطلاعات را به دولتهایشان برسانند، بگذارند این تغییر بزرگ اتفاق بیفتد.
اما اگر ما به جستجوی دوستی باشیم، چه تضمینی وجود دارد که همان را در جواب دریافت خواهیم کرد؟ بسیاری از دانشمندان، شامل تئوریسین مشهور فیزیک «استیفن هاوکینگ» (Stephen Hawking) معتقدند که «بیگانگان» میتوانند یک تهدید باشند، و میگویند که هر کار ممکنی را انجام میدهند تا تماس را بر قرار کنند.
دکتر بیل برنز: اگر موجودات فرازمینی یا بیگانگان مهاجم یا جنگجو باشند و به اینجا بیایند، دلیل بر این میشود که مقاومت بیفایده باشد؟ چطور زندگی را از صفحهی روزگار زمین مهو میکنند؟ بسیار آسان، با یک «بلا». ساده است، بدون «یو.اف.او»، بدون اشعهی خدایان از آسمان، بدون انفجار، بدون تخریب ساختمان «امپایر استیت»، بدون هیچکدام از اینها. ما خودمان هم میتوانیم این کار را بکنیم؛ چرا بیگانگان نتوانند؟
جورجیو سوکالوس: فکر کردن به این که ما قادر خواهیم بود با نوعی مکانیزم دفاعی بر علیه مسافران بینمنظومهای از خودمان دفاع کنیم، مسخره است.
چه آنها به عنوان دوست و چه به عنوان دشمن بیایند، اگر موجودات فرازمینی جایی در ایالات متحده فرود بیایند، احتمال این وجود دارد که به وسیلهی دولت مورد استقبال قرار بگیرند؟ و یا به وسیلهی نیروهای ارتش با یونیفورمهای ایمنی و آزمایش پاتوژنها و تشعشعات خطرناک؟ بسیاری از تئوریهای توطئه مظنون به این هستند که قدم بعدی دولت این خواهد بود که سرپوشی بر ملاقات بگذارد. آن دسته، به مورد مشاهدهای استناد میکنند که در «واشینگتن دی.سی» و در سال ۱۹۵۲ اتفاق افتاد.
دکتر بیل برنز: در یک نمای کامل سراسر دنیا یک اسکادران، یک گروه از «یو.اف.او» واشینگتن را جنباند و با جتهای خودمان، جتهای «اف-۹۳» (F-93) جنگید. «ژنرال سمفورد» (General Samford) خودش عامدانه و شاید با همفکری «هری ترومن» (Harry Truman) که رییس جمهور آن زمان بود، به مردم آمریکا دروغ گفت. او گفت: «ما بین یک تا دو هزار گزارش رسیده را بررسی کردهایم. از این گزارشهای اجرام بزرگ قادر بودهایم بالاتفاق این تودهی بزرگ را توضیح دهیم.» کتاب «کاپیتان روپلت» (Captain Ruppelt) نوشته خودش دربارهی بشقابپرندهها میگوید که «سمفورد» دروغ گفته. ما نامهای از نیروی هوایی به «دین کاندون» (Dean Condon) داریم که میگوید: «شش «یو.اف.او»ی بزرگ». بنابراین، آیا «یو.اف.او»ها به کرهی زمین آمدهاند با منظری کامل؟ و خود را معرفی و نمایان کردهاند؟ بله. ما آنها را دیدهایم؟ بله. آیا هیچ پیشنویسی برای برخورد با آن وجود داشت؟ بله. این پیشنویس به «انکار» موسوم است.
اما اگر یک ملاقات بیگانه غیرقابل انکار باشد، چه کسی در این شرایط بهترین منتخب صحبت با آنهایی است که درون فضاپیما هستند؟ چه کسی خواهد توانست بهترین معرف تمامی نژادها و خواستههای «زمین» باشد؟
دکتر سارا سیگر: اگر بیگانگان حقیقتاً به زمین بیایند، من فکر میکنم که باید بهترین نمایندگان جهانیمان را که بیشترین ذهنیت باز را دارند به سوی آنها بفرستیم. کسانی که مسؤولتر هستند، اما در عین حال قادر هستند از خودشان هم در مقابل بیگانگان دفاع کنند.
دکتر بیل برنز: از نظر من این یکی از دلایلی است که ما «سازمان ملل» را داریم. بله، جلوی جنگها را میگیرد و غذا پخش میکند؛ اما از طرف دیگر فکرش را بکنید که خود شورای امنیت قانع شود تا با بیگانگان روی صحن بزرگ «سازمان ملل» مذاکره کند. پاسخ این است که من فکر میکنم همهی اینها در دههی ۱۹۴۰ اتفاق افتاد؛ و این یکی از دلایلی بود که «روزولت» (Roosevelt) و «النور روزولت» (Eleanor Roosevelt) به شدت بر روی تشکیل یک «سازمان ملل» به جای «اتحادیهی ملل» پافشاری کردند. یک کسی باید روبروی بیگانگان بنشیند.
دکتر پائول لوینسون: به این معنا که نمایندگان ما منتخب باشند یا مثلاً باید به جای ما حرف بزنند، من لزوماً فکر نمیکنم هیچ معنایی داشته باشد. عدهی زیادی هستند که ممکن است از آنهایی که در دولت کار میکنند ایدههای بهتری داشته باشند. من دلم میخواهد یک برخورد دموکراتیک، بدون تأکید روی کلمهی آن، بدون تمرکز، برخوردی بدون محوریت مرکزی با بیگانگان داشته باشیم.
اخیراً هیچ آداب رسمی شناخته شدهای در جایگاه ملاقات با بیگانگان وجود ندارد. اما کسانی هستند که فکر میکنند تماس با فرازمینیها حتمی است و رهبران ما باید همین حالا برای این اتفاق تدبیری اتخاذ کنند.
جف پکمن: ما در این جهان تنها نیستیم. دوستان و بستگانی آن بیرون در کهکشانها داریم و لازم است که این وظیفه را در هر صورت به دوش بگیریم تا تنها این کار را به انجام برسانیم و به جایی برسیم که به یک کاربرد عملی از جزئیات برخورد با این دوستان و همسایگان دست پیدا کنیم.
دکتر استیون گریر: چه کسی مسؤول چنین رابطهای خواهد بود؟ خُب، وزارت خارجه نیست. سازمان ملل هم نیست. و من فکر میکنم این مشکل بسیار بزرگی است. بنا بر این نیاز هست که یک تلاش دیپلماتیک برای برقراری تماس با این تمدنهای بینمنظومهای وجود داشته باشد. به شکلی که افراد عاقلتری را به این امر اختصاص دهد.
نیک پوپ: حتی اگر شما شراکتاً اعتقادی به موجودات فضایی نداشته باشید، اگر فکر میکنید که امکان ملاقات با بیگانگان بسیار کم است، پیامد حادث شدن آن حتمی است، و به همین دلیل، شرط احتیاط این است که چیزی برای مواجهه با آن داشته باشیم.
دکتر مایکل دنین: شخصاً فکر میکنم که خیلی خیلی هیجانانگیز باشد. منظورم این هست که ممکن است مثل اولین باری باشد که سیاحان از اروپا به آمریکا آمدند و تمدنی کاملاً جدید را کشف کردند و ناچار به دخالت شدند. امیدوارم که به شکلی که بعضی از موارد، بد از کار درآمدند، اتفاق نیفتد، در این صورت تجربهی مثبتی خواهد بود. و شاید ما از آن بیشتر یاد بگیریم و حرکتی رو به جلو داشته باشیم.
آنچه که بعد از هر تماس احتمالی فرازمینی میافتد، این است که فکر های بیشتری را باز میکند. اما بیشتر مردم یک چیز را تصدیق میکنند؛ جهان به شکلی که ما آن را میشناسیم، به طرز هیجانانگیزی تغییر میکند.
دکتر استیون گریر: نتیجه این خواهد بود که هر نوع اندیشهی بنیادی سیستمباور «اورتودوکسی» از هر نوع مذهب سازمان یافتهای در زمین فرو میریزد. به این معنا که ما را به پرسش از منشأ نسل انسان میکشاند. داستانهای آفرینش و همهی موارد دیگر آن.
دکتر بیل برنز: بنیاد اساسی دولتها و خیلی از بنیاد اساسی مذاهب فرو میپاشد.
در سال ۲۰۰۸ بیانیهای حیرتانگیز از منبعی غیرمنتظره منتشر شد. اثباتی برای عدهای از مردم که میگفت معجزهای همچون بیگانگان، حقیقتاً وجود دارد. «واتیکان» (Vatican) در «روم». این حصارها، از قرن ۱۵ تا کنون، همواره مرکز قدرت کلیسای کاتولیک بودهاند. اینجا تنها مأوای «پاپ» نیست، بلکه مکان یک میلیارد کاتولیک است، و نمایندهی نزدیک به ۲۰۰۰ سال تعالیم و سنن مسیحی. اما در سال ۲۰۰۸ واتیکان بیانیهای منتشر کرد که برخی گفتند ممکن است موجودیتاش را تهدید کند. مسئول مشاهدات ستارهشناسی واتیکان، «پدر گابریل فیونس» (Father Gabriel Funes)، امکان وجود حیات فرازمینی در کرات دیگر را اعلام کرد.
جورج نوری: آنها بدواً گفتند که باور حیات بینمنظومهای خارج از زمین با اعتقاد به خدا منافاتی ندارد. حالا اگر ۵۰۰ سال پیش واتیکان چنین چیزی میگفت، همه را در آتش میسوزاندن.
پدرروحانی دکتر ویلیام فولکو: پاپ حاضر «بندیکت» (Benedict)، البته انعطاف علمی زیادی دارد؛ و او به حیات هوشمند احترام میگذارد. به شیوهای کاملاً غیرمعمول، به نظر میرسد که او کاملاً پذیرای این ایده است که اگر حیات در کرات دیگر هم وجود داشته باشد. چه این قطعاً پرسش جالبی برای یک مسیحی است که به این ماجرا به شکل علمی برخورد کند و باورش را به چالش بکشد که چقدر از این موضوع به خدا ربط دارد.
بسیاری از مردم از انگیزهی کلیسا و زمان ابراز آن در تعجب هستند. چرا پس از قرنها اعتقاد به انسان به عنوان اشرف مخلوقات خدا و تنها حیات هوشمند در جهان، واتیکان چنین بیانیهای را صادر کرده است که میتواند مسیحیت را واژگون کند؟ آیا آنها چیزی میدانند که بقیهی ما نمیدانیم؟
جورجیو سوکالوس: این چیزی کاملاً بدیع در تاریخ کلیسا است که پرسش دربارهی موجودات فرازمینی نه تنها یک رسالت است، بلکه همچنین درست هم هست. این یک تغییر اساسی در نظریه است. یک تغییر اساسی در «شأن مقام». و سؤال من این است که: چرا؟ آیا این چنددستگی عظیمی ایجاد نمیکند؟ البته که میکند. آیا چیزی را تغییر میدهد؟ البته که میدهد. اما همزمان، آیا مذهب یا باورمندی به خدا را هم تغییر میدهد؟ نه کاملاً.
نیک پوپ: بعضی از مردم میگویند که کلیسای کاتولیک حتماً یک چیزی میداند. شاید در این زمان سعی میکنند که در رأس بازی باشند. از سوی دیگر ممکن است که آنها بسیار هوشمندانه عمل میکنند و به سادگی سعی میکنند تا همهی اساس آن را محض احتیاط بپوشانند، این که واقعاً بیانیه و یا کشفی دربارهی حیات بیگانه عیان شود، چون اشتباهی در این باره نخواهد بود. اگر اعلام شود که حیات بیگانه وجود داشته است، مردم برای نوعی راهنمایی دربارهی این موضوع به رهبران خود خواهند نگریست. چه مسیحی باشند، چه یهودی، مسلمان یا هندو باشند.
پدرروحانی دکتر کریستوفر کوربلی: اگر حیات موجودات فرازمینی کشف شود، آنگاه کلیسا به آن عکسالعملی احتمالی نشان خواهد داد، همان طور که به هر موضوع دیگری نشان داده است؛ ببینیم چه خواهد شد. من فکر نمیکنم که هیچ مغایرتی با انسانیت ما داشته باشد. چیزی که ما در خواهیم یافت، این است که خداوند حیات هوشمند را به شکلهای گوناگونی آفریده است. و فکر میکنم آنچه که ما خواهیم آموخت، این است که ما نمیتوانیم خدا را به یک روش آفرینش حیات محدود کنیم.
یدهی این که حیات هوشمند در جایی دیگر در جهان وجود دارد، مورد بحث و مناظرهی رهبران مذهبی، مورخین و دانشمندان بوده است. اما همه با این موضوع موافق نیستند که این اثبات، تأثیری روی روحانیت انسان یا بنیاد مذهبی او بگذارد.
دکتر تد پیترز: چه بر سر تفسیر «آفرینش انسان» خواهد آمد؟ «کتاب آفرینش» به جهان از منظر زمین مینگرد. به خورشید، به ماه و به ستارهها نگاه میکنیم. بنا بر این، تشخیص این که زمین تنها یک نقطهی رنگ پریدهی آبی در این جهان پهناور هست. من فکر میکنم که این تنها تفسیر ما را از «آفرینش» گستردهتر میکند؛ و فکر نمیکنم آن را از نظر بنیادی تغییر بدهد.
پدرروحانی دکتر ویلیام فولکو: به طور کلی این سؤال جالبی برای مسیحیت است، چون مسیحیت رستگاری را از مسیح میداند؛ که واضح است که او زمینی بوده. چه میکنید اگر کسانی روی مریخ زندگی کنند؟ آیا آنها رستگار شدهاند؟ بر اساس منظر ما البته، من هیچ نمیدانم.
دکتر پائول دیویس: مسیحیت همیشه دچار این مشکل بوده که اگر موجوداتی دیگر خارج از اینجا باشند، آیا رستگار خواهند شد؟ این مسئله برای یهودیان مطرح نیست و قطعاً مسئلهای برای بوداییها و هندوها هم نیست. اما مسیحیت در یک تنگنای بخصوص است، به خاطر یک دلیل بخصوص، و آن این که؛ تنها مسیحیت مذهبی جهانی است که تجسم خارجی دارد. معنی آن این است که خداوند در قالب عیسی مسیح تجسم یافت تا نجات دهنده باشد. وقتی شما با مسیحیها صحبت میکنید، میگویند: اوه، این مشکل بخصوصی نیست، چون ما همان طور که میدانید با «گالیله» (Galileo) و «داروین» (Darwin) هم خودمان را وفق دادیم، چرا نتوانیم با «ای.تی»ها سازگار شویم؟ اما من فکر میکنم این یکی خیلی متفاوت است.
دکتر پائول لوینسون: من فکر میکنم علم و مذهب بیش از آنچه که عامه فکر میکنند، چیزهایی مشترک دارند. از یک طرف علم را داریم که با دلایل و واقعیات سر و کار دارد و از طرف دیگر مذهب را داریم که با ایمان سر و کار دارد. علم نتیجهگیری از قضایاست و آنچه که ما امروز میدانیم، قطعاً حتی شاید در یک زمانی در آینده با چیز دیگری عوض شود. بنا بر این، اندیشهی این که علم تنها حقیقت را فراهم میآورد و برعکس مذهب است، من فکر میکنم که یک اشتباه است.
در حالی که دانشمندان و رهبران مذهبی همچنان در سنجش امکان سر زدن بیگانگان به زمین هستند، نظریهپردازان فضانوردان باستانی میگویند که شواهد در سراسر دشتهای باستانی موجود است. اما اگر این نظریه پذیرفته شود، آیا ما ناچار خواهیم شد باورهایمان را دربارهی دانش یا تاریخ و آغاز تمدن بشر تغییر دهیم؟
برای هزاران سال، بشر اتفاقاتی را ثبت کرده است که به نظر میرسد توصیفی فوقزمینی از موجوداتی است که از آسمانها به ملاقات زمین آمدهاند. این سرکشیهای باستانی، مبین ساختاری آن دسته است که معتقدند زمین در گذشته مورد ملاقات موجوداتی از کرات دیگر واقع شده است. این مشاهدات، همچنین بسیاری از معماهایی را توصیف میکند که گذشتهی ما را احاطه کردهاند.
اریک ون دانیکن: مهمترین آنها مذهب بود. خدایانی که در زمان پیشینیان ما نازل شدهاند، حالا به کتب مقدس وارد شدهاند؛ به الهیات. حالا، یعنی بعدها مردم سعی کردند که این را بفهمند؛ پس مذهب را از آن ایجاد کردند. اما هستهی مرکزی این است که موجودات فضایی به اینجا آمدهاند. این آغاز همهی مذاهب بزرگ بوده است.
جورجیو سوکالوس: دو جزء اصلی در اینجا وجود دارد که چرا ما امروز چنین موجودی هستیم. یک: کسی در ساختار ژنتیک ما دخالت کرده است. دو: تکنولوژی. چون ما به ناگهان شروع به ساختن و پرداختنی کردهایم که همین امروز هم برای خلق دوبارهی آنها دچار مشکل هستیم. و متون کهن در این باره بسیار روشن هستند که بسیاری از اهداف ما که در گذشته اتفاق افتادهاند، تنها به دلیل دخالت مستقیم موجوداتی فرازمینی بوده که از آسمان آمدهاند.
نظریهپردازان فضانوردان باستانی همچنین اشاره دارند به شواهدی از تشابهات حیرتانگیزی بین فرهنگهای دور افتاده در سراسر زمین. چرا تمدنهای مختلف، بناهای سنگی عظیمی را به افتخار موجودات غیرزمینی ساختهاند؟ چرا بسیاری از متون کهن، به نظر میرسد به مردمی که از آسمان میآیند اشاره دارد؟ و چرا مصریان باستان، سرخپوستان «هوپی» (Hopi) و قبیلهی «دوگان» (Dogon) در شمال آفریقا، همگی بر این باور هستند که پیشینیانشان از جایی آمدهاند که ما امروز آن را صورت فلکی «سیروس/شعرای یمانی» (Sirius) میخوانیم؟
جورجیو سوکالوس: اگر موجودات فضایی میخواستهاند پیغامی از خود به جا گذاشته باشند که از کجا آمدهاند، بنا بر این، روش بسیار خوبی بوده تا آن بناها را با اشاره به منشأ آنها بسازند. پس اگر ما تماسی با صورت فلکی «سیروس/شعرای یمانی» داشته باشیم، ما را قانع میکند که مرجعی از این که آنها از کجا آمدهاند، داشته باشیم.
پرسش دربارهی حیات موجودات فرازمینی به قدمت خود تمدن است. نظریهپردازان فضانوردان باستانی به اندازهی بسیاری از دانشمندان برجسته به عظمت اندازهی جهان اشاره دارند و تصدیق میکنند که علاوه بر زمین، موجودات دیگری باید در جایی دیگر وجود داشته باشند. اما سؤال همچنان باقیست. آیا بیگانگان در گذشته به ملاقات ما آمدهاند؟ و آیا این دوباره اتفاق میافتد؟
فیلیپ کوپنز: شیوهی نگاه ما به تاریخ بسیار شکننده است. هر کشفی که ما در جایی داشته باشیم، میتواند شیوهی نگرش ما را دربارهی تاریخ تغییر دهد. من فکر میکنم اگر ما اینجا هستیم تا بتوانیم تشخیص دهیم که موجوداتی دیگر در گذشته به زمین آمدهاند یا نه، فکر میکنم ۲ سؤال مهم در این باره وجود داشته باشد: آیا «ای.تی»ها فقط آمدهاند و بعد ناپدید شدهاند؟ و یا این که «ای.تی»ها آمدهاند و ماندهاند و تمدن ما را گسترش دادهاند؟ من فکر میکنم سؤال دوم مهمتر است، چون چشمانداز دورتری را به ما ارایه میکند. در واقع هویت نوع بشر را دوبارهنویسی میکند؛ به جای این که تنها به این اهمیت دهد که موجودات فضایی برای گذراندن تعطیلات به اینجا آمدهاند و بعد هم رفتهاند، بدون این که هیچ اثری از خودشان به جا گذاشته باشند.
جورجیو سوکالوس: در تمامی متون کهن، یک چیز کاملاً روشن است، و آن هم این که، این خدایان یک روزی برمیگردند.
اما پیش از این که یک فضاپیما بر روی چمنهای «کاخ سفید» فرود بیاید، نظریهپردازان فضانوردان باستانی میدانند که همیشه تردیدکنندگانی خواهند بود.
جف پکمن: مردم همیشه به دنبال یک اثبات نهایی در موجودیت داشتن فرازمینیهای هوشمند هستند. ولی من فکر میکنم سؤال مناسبتر و صادقانهتر این است که چقدر و چه نوع شواهدی برای شما کافی خواهد بود که شما باور کنید آنها آن بیرون هستند؟ و این که آنها قبلاً به ملاقات ما آمدهاند؟
گراهام هنکاک: من بر اساس تجربیات خودم معتقدم که «شامن»ها (Shaman) مدارک و گزارشهایی را برای دهها و هزاران سال جمعآوری کردهاند که ما در تماس با این موجوداتی هستیم که اهل این زمین نیستند. اما این که دقیقاً این موجودات چه هستند، هنوز سؤالاتی پابرجاست.
کریس پیتمن: شواهدی هست که نشان میدهد ممکن است بشر در گذشتهای دور مورد ملاقات موجودات فرازمینی قرار گرفته باشد. و اگر ما خیلی زود این امکان را از صحنه خارج کنیم، ممکن است که خودمان را از چیزی که حیرتانگیز است دور نگه داریم. چیزی که میتواند ما را به سطح دیگری ببرد که حتی تصورش را هم نمیکنیم.
دیوید چیلدرس: بسیار محتمل است که این موجودات فضایی که مستمراً و برای هزاران سال به اینجا میآمدهاند، خود «ما» باشند. آنها مثل ما هستند. و در واقع باز هم میگویم که این بخشی از انجیل است که «خدا» یا «خدایان» ما را به هیئت خود خلق کردند. یعنی ما قرار است مثل آنها بشویم. قرار است شکل آنها باشیم. قرار است تکنولوژیای را داشته باشیم، که آنها هم دارند. به فضا برویم، همان طور که آنها رفتهاند.
دکتر رابرت کارگیل: من فکر میکنم حیات ساده، حیات باکتری، حیات میکروبی، در کرات دیگر وجود دارد. و من فکر میکنم که ما آن را پیدا خواهیم کرد. و چه کسی میداند؟ شاید یک روزی ما کراتی را پیدا کنیم که قابلیت حفظ حیات در آنها باشد؛ که مردم زیادی را در گذشته در خود پرورده؛ در دورانی از زمان که آنها هم به ستارهها مینگرند و در حیرتند که: آیا کسی دیگر هم آن بیرون هست؟ آیا ما تنهاییم؟
جورجیو سوکالوس: ما موجوداتی جستجوگر هستیم. پس در نهایت، به نوع دیگری از تکنولوژی خواهیم رسید. و وقتی این اتفاق بیفتد، اگر این تمدن یا تکنولوژی بدوی باشد، ما میشویم فضانوردان باستانیِ آن تمدن.
گراهام هنکاک: تاریخ بشر پر است از عقاید تعصبآمیزی که بوسیلهی متخصصان ساکن قصرهای عاج به عنوان حقیقت به ما آموخته شده است. در واقع بیشتر تاریخ بشر ربوده شده است. هر چه بیشتر به عقب برمیگردید، بیشتر میبینید تاریخی که در مدرسهها و دانشگاهها به شما تدریس شده، به نظر شبیه قصههای کودکانه است.
رابرت باوال: ما منطق داریم، بصیرت داریم، و حسهای خودمان را داریم. محدود کردن خودمان به ریشههای علمی، یک اشتباه است. ما میتوانیم مردم را به ماه بفرستیم. میتوانیم برای سفرهای مریخی برنامه بریزیم. میتوانیم تلفنهای همراه بسازیم. اما نمیتوانیم این پرسشهای بنیادینی را پاسخ بدهیم که با آنها سر و کار داریم: ما از کجا آمدهایم؟ قرار است اینجا چه کنیم؟ و به کجا خواهیم رفت؟ ما واقعاً این پاسخها را نمیدانیم و هیچ چیزی بیشتر از پیشینیانی که میخواهیم آنها را توصیف کنیم نمیدانیم.
جورجیو سوکالوس: بسط تئوری فضانوردان باستانی تنها تلاشیست که میتواند به ما کمک کند بدانیم از کجا آمدهایم؟ همه چیز از کجا شروع شد؟ و مهمتر از همه، ما که هستیم؟ و تئوری فضانوردان باستانی، قابلیت آن را دارد تا به همهی این پرسشها پاسخ دهد.
پایان
این مقاله در ۳ قسمت تهیه شده است: | قسمت اول | قسمت دوم | قسمت سوم |
اسامی و عناوین مشارکت کنندگان در این مقاله
– دکتر آلبرت ای. هریسون (استاد بازنشسته روانشناسی اجتماعی دانشگاه دیویس)
– آلبرت متز (شاهد نبرد لوس آنجلس)
– دکتر بیل برنز (نویسنده / محقق یو.اف.او)
– دکتر برد بیبوت (دانشمند پژوهشی مرکز تحقیقات ایمز ناسا)
– دکتر سی. اسکات لیتلتون (استاد بازنشسته انسانشناسی دانشکده اوکسیدنتال)
– کریس پیتمن (محقق یو.اف.او)
– دیوید چیلدرس (نویسنده: تکنولوژی خدایان)
– دوروتی متیچ (شاهد نبرد لوس آنجلس)
– دکتر استیون ام. گریر (مدیر پروژه افشاگری)
– اریک ون دانیکن (نویسنده: ارابه خدایان؟)
– پدرروحانی دکتر کریستوفر جی. کوربلی (معاون مدیر رصدخانه واتیکان)
– پدرروحانی دکتر ویلیام جی. فولکو (باستانشناس دانشگاه لایولا مریماونت)
– جورج نوری (مجری رادیو ساحل به ساحل)
– جورجیو ای. سوکالوس (ناشر مجله عصر افسانهای)
– گراهام هنکاک (نویسنده: اثر انگشت خدایان)
– جف پکمن (فعال سیاسی / روزنامهنگار یو.اف.او)
– دکتر جنیفر هلدمن (دانشمند سیارهای مرکز تحقیقات ایمز ناسا)
– جولی شاستر (مدیر اجرایی موزه بینالمللی یو.اف.او)
– ال. ای. مارزولی (نویسنده: مصاحبه با بیگانه)
– لیندا مولتون هاو (نویسنده / روزنامهنگار تحقیقی)
– مایکل کریمو (نویسنده: باستانشناسی ممنوعه)
– دکتر مایکل دنین (فیزیکدان دانشگاه ایرواین)
– نیک پوپ (وزارت دفاع بریتانیا، ۱۹۸۵-۲۰۰۶)
– دکتر پائول دیویس (فیزیکدان نظری دانشگاه ایالتی آریزونا)
– دکتر پائول لوینسون (استاد مطالعات رسانهای دانشگاه فوردام)
– فیلیپ کوپنز (نویسنده / روزنامهنگار تحقیقی)
– رابرت باوال (نویسنده: سنتهای مصر)
– دکتر رابرت اچ. فریزبی (مهندس بازنشسته سیستمهای نیرومحرکه ناسا)
– دکتر رابرت آر. کارگیل (باستانشناس انجیلی دانشگاه کالیفرنیا)
– دکتر سارا سیگر (استاد علوم سیارهای ام.آی.تی)
– دکتر تد پیترز (استاد الهیات مدرسه الهیات لوتری اقیانوس آرام)
– تام هورسفال (شاهد نبرد لوس آنجلس)
– ویلیام برملی (نویسنده: خدایان عدن)
– Albert A. Harrison, Ph.D. (Prof. Emeritus of Social Psychology, UC Davis)
– Albert W. Metz (Witness, Battle of Los Angeles)
– Bill Birnes, Ph.D. (Author / UFO Investigator)
– Brad Bebout, Ph.D. (Research Scientist NASA Ames Research Center)
– C. Scott Littleton, Ph.D. (Prof. Emeritus of Anthropology, Occidental College)
– Chris Pittman (UFO Investigator)
– David Childress (Author, Technology of the Gods)
– Dorothy Matich (Witness, Battle of Los Angeles)
– Dr. Steven M. Greer (Director, The Disclosure Project)
– Erich von Däniken (Author, Chariots of the Gods?)
– Fr. Christopher J. Corbally, Ph.D. (Vice Director, Vatican Observatory)
– Fr. William J. Fulco, Ph.D. (Archaeologist, Loyola Marymount Univ.)
– George Noory (Radio Host, Coast to Coast AM)
– Giorgio A. Tsoukalos (Publisher, Legendary Times Magazine)
– Graham Hancock (Author, Fingerprints of the Gods)
– Jeff Peckman (Political Activist / UFO Journalist)
– Jennifer Heldmann, Ph.D. (Planetary Scientist, NASA Ames Research Center)
– Julie Shuster (Executive Director International UFO Museum)
– L.A. Marzulli (Author, The Alien Interviews)
– Linda Moulton Howe (Author / Investigative Journalist)
– Michael Cremo (Author, Forbidden Archaeology)
– Michael Dennin, Ph.D. (Physicist, UC Irvine)
– Nick Pope (British Ministry of Defence, 1985-2006)
– Paul Davies, Ph.D. (Theoretical Physicist, Arizona State Univ.)
– Paul Levinson, Ph.D. (Prof. of Media Studies, Fordham Univ.)
– Philip Coppens (Author / Investigative Journalist)
– Robert Bauval (Author, The Egypt Code)
– Robert H. Frisbee, Ph.D. (Propulsion Systems Engineer NASA-JPL, Ret.)
– Robert R. Cargill, Ph.D. (Biblical Archaeologist, UCLA)
– Sara Seager, Ph.D. (Prof. of Planetary Sciences, MIT)
– Ted Peters Ph.D. (Prof. of Theology, Pacific Lutheran Theological Seminary)
– Tom Horsfall (Witness, Battle of Los Angeles)
– William Bramley (Author, The Gods Eden)