بر اساس افسانهها، اینها که به نام «میهمانان آسمانی» خوانده میشوند، (تصویر 37) خود را به مردم باستان معرفی کردهاند. آیا ممکن است که آنها همچنان تا به امروز، در کار معرفی خود باشند؟
Ruben Uriarte هرگز هیچ گزارشی از «یو.اف.او» در «حوزه سکوت» دیده نشده.
Logan Hawkes احتمالا برترین و محبوبترین گزارش از شهر «سه بایوس» رسیده است. اواخر یک بعداز ظهر تابستانی بود که تعدادی از مردم محلی شیئ را دیدند که در آسمان و بر فراز شهر معلق بود. آنطور که تشریحش کردهاند، در حدود 100 متر عرض داشته و نورهای رنگارنگی را ساطع میکرده. هیچ کاری انجام نمیداده و تنها در آسمان صحرا معلق بوده. بعد از مدتی هم به سادگی از منطقه دور شده و به «حوزه سکوت» رفته.
Ruben Uriarte من هم فکر میکنم که از آنچه امروز در حال اتفاق است، منظورم فعالیتهای زیاد «یو.اف.او»هاست، شمار زیادی از گزارشها هست که هنوز هم اتفاق میافتند. احتمالا ارتباطی وجود دارد. شاید یک گرداب است، شاید یک منطقه فرا بُعدیست. ما در هر حال قادر به توضیحش نیستیم اما چیزی غیر معمول در این منطقه در جریان است.
آیا ممکن است که فرازمینیها قادر باشند این اختلافات مغناطیسی را کشف کرده باشند؟ و آیا آنها هرگز مورد استفاده این میهمانان باستانی واقع شدهاند؟
Giorgio A. Tsoukalos اگر من یک خارجی بودم که از هزاران سال پیش به اینجا در رفت و آمد بودم، واضح است که هیچ نقشه جادهای در آن زمان وجود نداشته. اما به هر حال، من میتوانستم از نقاط مغناطیسی بیشماری که بر روی کره زمین هست استفاده کنم تا راه خودم را پیدا کنم. پس وقتی که برمیگردم، این نقاط معین، میتوانند راهنمای من برای برگشتن به کره زمین باشند. نقاطی در کره زمین وجود دارند که مغناطیس بالایی دارند.
اما آیا سطوح مغناطیسی، افسانههای خدایان آسمانی (تصویر 38)، و مشاهدات اخیر «یو.اف.او»، اثباتی بر وجود یک مدخل در اینجاست؟ و آیا مکانهای دیگری هم هستند که بتوانند شواهد مستقیم فیزیکی دیگری را نیز ارائه دهند؟
تصویر 37
تصویر 38
هشتصد مایلی جنوب شرقی «لیما» در «پرو»، (تصویر 39) نزدیک سواحل دریاچه «تیتیکاکا»، دشتیست که مکان اسطورهای بازدید کنندگانی از سراسر دنیاست. «شامن»ها، هنوز هم برای انجام مراسم خود و اهدای دعاهای خود بر دیوار صخرهای این فلات مرتفع به اینجا میآیند، همانگونه که نسل اندر نسل به این کار مبادرت داشتهاند (تصویر 40 تا 42). این مکان، معروف است به «پوئرتو دی هایو مارکا»، و یا «دروازه خدایان» (تصویر 43).
David Childress وقتی آن را میبینید، متوجه میشوید که کاملا مسطح است (تصویر 44). یک مدخل عظیم کنده شده در یک صخره سخت. و به نظر میرسد که یک دروازه باشد. اما به هیچ جایی راه ندارد.
Giorgio A. Tsoukalos دقیقا در یک نقطه دور افتاده، و در چهارده هزار پایی واقع است (تصویر 45). با این وجود، شما کاملا به وضوح میتوانید ببینید که یک مربع عظیم در صخره کنده شده، یا در آن ایجاد شده (تصویر 46). و در مرکز این مربع، در پایین آن، چیزی دیده میشود که شبیه یک «در» است (تصویر 47).
Michael Bara سرخپوستان پرویی، در واقع آن را دروازه خدایان میدانند. ولی چرا باید شما دروازهای را، در صخرهای ایجاد کنید که راهی به هیچ کجا ندارد؟ باید یک راهی برای عبور از این دروازه وجود داشته باشد (تصویر 48).
تصویر 39
تصویر 40
تصویر 41
تصویر 42
تصویر 43
تصویر 44
تصویر 45
تصویر 46
تصویر 47
تصویر 48
بر اساس افسانههای «اینکا» (تصویر 49) اولین شاه مذهبی، «اَمارو مورو»، (تصویر 50) از این دروازه عبور کرده، با استفاده از یک شیئ برای به حرکت در آوردن دروازه (تصویر 51) و تبدیل کردن این صخره به آنچه که «دروازه ستارهها» خوانده میشود.
Giorgio A. Tsoukalos بر اساس افسانهها، «دروازه ستارهها»، به کمک یک صفحه طلایی فعال میشده. و این صفحه طلایی از آسمان افتاده.
افسانه از اینجا آغاز میشود که اولین پادشاه مذهبی «اینکاها» یک صفحه طلایی را برداشته و به «دروازه خدایان» رفته، آنرا روی مکان مخصوصی روی دروازه گذاشته (تصویر 52) و این دروازه درون بُعدی باز شده و او از آن عبور کرده و دیگر هرگز دیده نشده (تصویر 53 و 54). «شامن»هایی آنجا بودهاند، که این منظره را دیدهاند و شاهد همه چیز بودهاند و آن را ثبت کردهاند. گفته شده که این دقیقا چیزیست که اتفاق افتاده.
تصویر 49
تصویر 50
تصویر 51
تصویر 52
تصویر 53
تصویر 54
باستانشناسانی که «دروازه خدایان» را مورد بررسی قرار دادهاند، یک گودی مدور کوچک را در مرکز دروازه یافتهاند (تصویر 55). برخی معتقدند که این حفره در واقع احتمالا همان مکانیست که صفحه طلایی در آنجا قرار گرفته است.
Philip Coppens درست مثل فیلمهاست. گفته شده که این وسیله از جنس طلا و انواع دیگری از مواد گرانبها بوده و هر کسی که آن را با خود داشته، میتوانسته به نزدیک این معبر بیاید و به شکلی آن را راهاندازی کند و بعد از آن، یا مورد تماس خدایان قرار میگرفت و یا اینکه خدایان به سراغ آنها میآمدند (تصویر 56 و 57).
Giorgio A. Tsoukalos و همه ما دوست داریم باور کنیم که: اوه، بله اینها همه تصادف هست و همه فقط قصه هست. بیارزش هست. یک اتفاقی افتاده، و در مورد دروازه خدایان، هم ممکن است که این دیسک خورشیدی، نوعی ارتباط فرازمینی داشته و یا نوعی ابزار تکنولوژیک بوده برای سفر.
David Sereda و شاید منظورشان این بوده که به طور فیزیکی، یک نفر را بردارند و به بُعد پنهان دیگری ببرند و بعد هم برگردند. (تصویر 58) یا شاید منظور، سفر از زمین و عبور از دروازه ستارهها و رفتن به جای دیگری در جهان باشد.
تصویر 55
تصویر 56
تصویر 57
تصویر 58
بر اساس افسانههای محلی، این پادشاهان مذهبی، که به نام «برادران فضایی» خوانده میشدند، از جهانی دیگر آمدهاند. آیا ممکن است که از دروازه خدایان به اینجا سفر کرده باشند؟
Jorge Luis Delgado Mamani اینها از صور فلکی دیگری، از کرات دیگری آمدهاند. در زبان ما لغتی هست که به آن «چاکانا» میگوییم، که در واقع نام بعضی از صور فلکیست؛ مثل صورت فلکی «چلیپا»، «کمربند اوریون»، و یا «خوشه پروین». یکی از بزرگان میگفت: این پلیست به مقصد. بنابراین، ذات همه این مظاهر، در ارتباط با «برادران فضایی» است (تصویر 59).
آیا ممکن است که وسیلهای برای فعال کردن این در وجود داشته باشد؟ و اگر هست، این دروازه به کجا میرسد؟ (تصویر 60) آنطورکه نظریه پردازان «فضانوردان باستانی» میگویند، «دروازه خدایان»، یک سر دیگر یک «کرم چاله» است (تصویر 61). نوعی معبر که یا به نقطه دیگری از جهان متصل است، و یا به بُعدی دیگر.
Thomas Valone, PH.D «کرم چاله» در واقع یک ساختار تئوریک در «قانون نسبیت» است (تصویر 62). این مفهوم به معنای امکانیست از اتصال زمان فضایی؛ نقاط مختلفی از این زمان فضایی متصل هست به یک کانال کوچک. و اگر چنین ساختاری ایجاد شود، شما یک راه میانبر خواهید داشت بین نقاط بسیار دور هستی.
«کرم چالهها»، اجزاء پذیرفته شده در فیزیک تئوریک هستند (تصویر 63). اما آیا آنها واقعا در برخی از اسرارآمیزترین نقاط جهان، وجود دارند؟ (تصویر 64 و 65)
Jason Martell این ایده که دروازههایی هست و اینکه آنها ممکن است در دوران باستان هم وجود داشتهاند، ما ساختههای بسیاری را میبینیم که معرف کسی هستند که از یک دروازه عبور میکند (تصویر 66) و یا اینکه از نوعی منبع انرژی رد میشود. انسانهای باستان، نمیتوانستهاند تکنولوژی را بفهمند؛ درست مثل همین امروز ما که در تلاش برای فهمیدن این هستیم که: آیا وجود «کرم چاله» ممکن هست؟